مهاجری: آدمها باید سر جایشان باشند
تاریخ انتشار: ۲ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۰۲۸۲۲
با استعفای مهاجری از هدایت نفت مسجدسلیمان، همچنان مشکلی از این تیم حل نشد و روی دور باخت قدم میزند. آنها حتی بازی با ملوان را که برنده از زمین خارج شدند با حکم انضباطی باختند تا همچنان آمار ابراهیم اشکش صفر امتیاز از پنج بازی باشد.
مهاجری با اشاره به همین بازی و درباره مشکلات این تیم میگوید: احترام همه برای من واجب است، اما آدمها باید درست سر جایشان چینش شوند، منِ سرمربی نمیتوانم کار پزشک را انجام دهم، چون یک آمپول بلد نیستم بزنم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مهاجری به اتفاق عجیب بازی با ملوان در جام حذفی اشاره میکند، جایی که او سرمربی تیم نبود، اما تیم خوزستانی به خاطر عدم اطلاع از محرومیت علی کیانی، از جام حذفی کنار رفت: واقعاً از اینکه فرصت خوب جام حذفی از دست رفت برای نفت ناراحتم، ولی شما ببینید این یک نمونه بوده که مردم دیده و شنیدهاند و رسانهای شده. از این دست مسائل در نفت زیاد بود که به گوش کسی نمیرسید و در نطفه خفه میشد.
سرمربی سابق نفت مسجدسلیمان میگوید: سر یک سهلانگاری آن هم از درون مجموعه تیم، ادامه حضور در جام حذفی از دست رفت. حرفم این است یک سری بیتجربگیهای داخلی در تیم از جوانب مختلف به تیم ضربه زده، حالا یک بار مثل حذف از جام حذفی به گوش همه میرسد، ده بار دیگر هم کسی اصلاً خبردار نمیشود.
مهاجری به ماجرای بازی با فولاد اشاره کرده و میگوید: وظیفه سرپرست هر تیم است که بازیکنان محروم را به مربی معرفی کند، لیگ تعطیل بوده، یک هفته دو هفته سه هفته داشتیم روی ارنج تمرین میکردیم. تمام جهان میدانستند حسین شنانی قرار است مقابل فولاد پشت مهاجم ما بازی کند، اما ظهر بازی در جلسه هماهنگی، کاغذ اسامی محرومین را که میدهند تازه ما میفهمیم شنانی محروم است.
او ادامه میدهد: شاید بگویید این بهانه است و قرار نبوده با حضور یک بازیکن نتیجه عوض شود، اما من این را میگویم که این ماجرا باعث شده پیمان میری را در ترکیب بگذارم که بندهخدا یک هفته میدانسته در ترکیب اصلی نیست و اصلا آمادگی ذهنی نداشته، برای همین، این بازیکن میرود و ثانیه ۲۵ خطای پنالتی میدهد!
مهاجری میگوید: یک بار عدم مدیریت افراد مثل بازی فولاد به ما ضربه زد، به بهانهگیری متهم شدیم، یک بار هم مثل بازی ملوان سهمیه یک شهر در جام حذفی از دست رفت.
باشگاه خبرنگاران جوان ورزشی فوتبال و فوتسالمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: تیم نفت لیگ برتر فوتبال جام حذفی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۰۲۸۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
محمد مهاجری: آقای نصیری! انتقادهایتان روی چشم؛ اما شاهزاده شویی چرا؟
به گزارش جماران؛ محمد مهاجری فعال سیاسی اصولگرا در کانال تلگرامی خود نوشت:
محمد مهاجری، فعال سیاسی اصولگرا
آقای نصیری عزیز سلام!
به خودتان هم گفته ام که شما را به ویژگیهای مثبتی چون راستگویی، اندیشه ورزی، حسن خلق و دیانت میشناسم. و اگر اینها نبود، چه نیازکه همین چندسطر را هم بنویسم.
در این یکی دو روز مطالبی گفتهاید که برخی از آنها تکرار گذشته است. با خیلی از نقدهای شما همراهم و البته در مواردی ضمن قبول اصل انتقاد، زبان و لحنی را که بهره می گیرید نه تنها موثر و سودمند نمی دانم که گاه نتیجه عکس می دهد.
دیروز عبارتی بکار بردید که مضمون آن، تجمیع همه مخالفان - و به زعم شما براندازان- است و از کلید واژه "تاجزاده و شاهزاده" سخن گفتید. خیلی ها قند توی دلشان آب شد که مهدی نصیری ، رفت به همانجایی که می خواستیم یعنی "آخر خط". هم مدعیان افراطی انقلابیگری خوششان آمد و هم اپوزیسیون خارج از کشور.
من، اما دلم گرفت . آخر، مهدی نصیری را با شاهزاده چکار؟ آنچه امروز از شاهزاده بروز و ظهور دارد واقعا چیزی جز تعفن سیاسی و فرهنگی و اخلاقی است؟ آنها کجای سیاست ایستاده اند و کدام جایگاه را در بین ایرانیان دارند؟ و تا حالا برای ایران چه کردهاند؟ در کدام غصه پشت مردم ما بوده اند؟ و...
بدتر اینکه چه شده که شاهزاده را همسنگ تاج زاده و دیگران می دانید؟ صنمی با مصطفی تاجزاده ندارم، اما یک موی گندیده تاجزاده به همه هیکل شاهزاده کثیفی که وطن فروشی کمترین جرمش است و همه حامیانش شرف دارد. با برخوردهایی که با برخی چهره های سیاسی منتقد و حتی مخالف در داخل ایران شده بشدت مخالفم ، اما اینها چه دخلی دارند به آن شاهزاده بدنام بدکار؟
بعید می دانم شما این قماش آدمها را نشناسید اما اگر نشناختهاید، امیدوارم در مدتی که در کانادا به سر میبرید آنها را محک بزنید. بروید در جمع براندازان سلطنتطلب یا بازماندگان گروهکهای تروریستی و ببینید با شما چه رفتاری خواهند داشت؟ تصورتان این است که شما را روی سرشان میگذارند و حلوا حلوا میکنند؟ یقین کنید بهترین حرفی که به شما خواهند زد این است که نفوذی جمهوی اسلامی هستید .
آقای نصیری عزیز! براندازی راه سنگلاخی است که خون بیگناهان فراوانی را در خود فرو میبرد. اصلا راه نیست، بیراهه است و در پس آن هیچ چیز اصلاح نمی.شود. اما با این همه اگر میخواهید برانداز! هم باشید، خودتان این کار را بکنید. چرا قاطی سلطنتطلبان و شاهزاده میشوید؟ و ننگ همگروهی بودن با آنها را بر خود هموار میکنید؟
ایران مال همه ماست و اگر چه امروز دولت و مجلس و برخی دستگاههایش پراشتباهاند، به خود ما مربوط است و هیچ ربطی به شاهزاده ندارد. رژیمی که همین شاهزاده متعلق به اوست، خیلی علیهالسلام بود؟ و فکر میکنید اگر همین الان قدرت دستشان باشد به مخالفانشان رحم میکنند؟ اساسا آنها چه دلبستگی به این آب و خاک دارند که بخواهند برایش از خود بگذرند؟
برگردید آقای نصیری! منظورم برگشتن به تهران و قم نیست.این حق شماست که هر جای عالم میخواهید زندگی کنید. عدهای خوشحال میشوند که شما در مغرب زمین بمانید و به قول آنها تمام شوید. گروهی میگویند شما پلهای پشت سرتان را خراب کرده اید و بر نمیگردید. من، اما پیش بینیام این نیست.
با این حال در اینجا حرفم بر سر آمدن یا نیامدن به ایران نیست. میخواهم بگویم از این راه برگردید و قبول کنید که اصلاح کشور باید توسط همین ایرانیهایی که روی نقشه ایران زندگی می کنند صورت گیرد. میدانم کسانی و جریاناتی هستند که نفس کشیدن در عالم سیاست را سخت کردهاند؛ پایشان را روی گلوی معیشت مردم گذاشتهاند؛ امید جوانها را به یاس تبدیل کردهاند و هزارتا چیز دیگر. اما راه مبارزه با اینها ، همراه شدن با شاهزاده نیست. بسیاری از کسانی که در سالهای اخیر هزینههای بسیار سنگینتر از شما داده اند، راه شما را نمی پسندند.
آقا مهدی عزیز! میدانم که میدانید برادرانه دوستتان دارم. دلسوزیتان برای مملکت را هم دوست دارم. به همین دلیل اصلا نمیخواهم که نباشید. قلم شما و فکر شما نیاز امروز این آب و خاک است. نقدهای شما آرامبخش دل خیلیهاست. هرچه دل تنگتان میخواهد بگویید اما برادر عزیزم، شاهزاده را نشویید!